محل تبلیغات شما

کفش آدیداس مدتها بود تو کف کفش آدیداس بود! پول تو جیبی هاشو جمع می کرد تا بتونه یه جفت کفش مارک بخره و بره جلو دوستاش پز بده و ازشون کم نیاره. هر روز که از پشت ویترین مغازه ها رد می شد قیمت ها رو چک می کرد. بالاخره یه روز پولش جور شد و کفش رو خرید. خوشحال و خندون رفت خونه. می خواست کفش هایش را به بقیه نشون بده که دید انگار همه ناراحتن. باباش هم خونه بود. به مادرش گفت.

سه داستان زیبا برای حمایت از کالای ایرانی

چرا باید کالای ایرانی بخریم؟

نگاه و نقش مردم در حمایت از ایرانی چگونه است؟

کفش ,یه ,روز ,خونه ,بده ,ها ,کفش آدیداس ,می کرد ,رفت خونه ,خندون رفت ,و خندون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الله